حال در میان عیوب تنها یک عیب است که میان زن و مرد مشترک است. ماده 1121 قانون مدنی میگوید: «جنون هر یک از زوجین به شرط استقرار، اعم از اینکه مستمر یا ادواری باشد، برای طرف مقابل موجب حق فسخ است.»
مرز بین جنون و عقل را نمیتوان به سادگی معین کرد اما در حقوق، صرفا جنونی آثار حقوقی دارد که در منطق عرف نیز به دیوانگی تعبیر شود بهطوریکه فرد مجنون زندگی را برای همسر و اطرافیان خود طاقتفرسا کرده و موجب ضرر باشد.
بنابراین اگر جنون عارضهای زودگذر باشد که پس از مدتی با درمان بهطور کامل قابل رفع باشد یا تحمل آن عرفا امکانپذیر باشد، امکان فسخ وجود ندارد. از همینروست که قانونگذار شرط استقرار یعنی دایمی بودن جنون را از شرایط امکان فسخ دانسته است.
در مورد جنون ذکر این نکته ضروری است که جنون نیز در کنار عنن، ذیل ماده 1125 قانون مدنی، در صورت بروز پس از عقد ازدواج، نیز موجبات حق فسخ را برای زن فراهم میکند. علت این استثنا در قانون این است که مرد ریاست خانواده را به عهده دارد و در صورت بروز هرگونه اختلال در این امر مهم، ساختار خانواده دچار تزلزل میشود و از آنجایی هم که زن به دلیل این موارد به سختی میتواند تقاضای طلاق کند، پس عدالت حکم میکند به او حق فسخ نکاح داده شود.
در انتهای مبحث عیوب ذکر این نکته ضروری است که فارغ از عیوب اشاره شده، به هر حال اگر عاملی در زندگی زناشویی وجود داشته باشد که ادامه آن را برای زن سخت کرده باشد، زوجه میتواند با مراجعه به دادگاه، با اثبات آن شرایط سخت که در اصطلاح حقوق عسر و حرج نامیده میشود، با اجازه دادگاه از مرد طلاق بگیرد. هر چند که در عمل اثبات عسر و حرج برای زنان، امر به مراتب طاقتفرساتری است که گاها زنان را با بنبستی برای خروج از زندگی زناشویی مسالهدارشان مواجه میکند.
جنون و فسخ نکاح
ارسال شده توسط ادمین در 25 آذر 1393 ساعت 23:24:09